مجلهي غدد درونريز و متابوليسم ايران دانشگاه علوم پزشكي و خدمات بهداشتي درماني شهيد بهشتي دورهي يازدهم شمارهي ۶ صفحههاي ۶۵۵ ۶۴۷ (اسفند ۱۳۸۸) كارا زمايي باليني دو سوكور خوراكي در براي بررسي تا ثير «ا نژي پارس» زخم پاي ديابتي مزمن ۱ ۱ ۱ ۱ دكتر امير بهرامي دكتر اكبر عليعسگرزاده دكتر محمدعلي سرابچيان دكتر مجيد مبصري دكتر رامين ۳ ۲ حشمت دكتر مرتضي قوجازاده ۱) بخش غدد درونريز دانشکدهي پزشکي دانشگاه علوم پزشكي تبريز ۲) مرکز تحقيقات غدد درونريز و متابوليسم دانشگاه علوم پزشکي تهران ۳) بخش پزشکي اجتماعي دانشکدهي پزشکي دانشگاه علوم پزشكي تبريز نشاني مکاتبهي نويسندهي مسي ول: تبريز خيابان گلگشت بيمارستان امام رضا بخش غدد دكتر اكبر عليعسگرزاده e-mail: asgharzadeha@tbzmed.ac.ir چكيده مقدمه: ديابت شايعترين بيماري متابوليك است و زخمهاي پايديابتي از مشكلات مهم در بيماران ديابتي ميباشند. «ا نژي پارس» به عنوان يك داروي گياهي جديد براي تسريع بهبودي اين زخمها پيشنهاد شده است. مطالعهي حاضر با هدف بررسي تا ثير شكل خوراكي اين دارو در كنار ساير درمانهاي استاندارد در روند بهبود زخمهاي پاي ديابتي انجام شد. مواد و روشها: چهل بيمار ديابتي داراي زخم پاي بيش از ۴ هفته به طور تصادفي به دو گروه مورد (درمان شده) و شاهد تقسيم شدند. ۲۰ نفر در گروه اول كپسول ا نژي پارس ۱۰۰ ميليگرم هر ۱۲ ساعت دريافت كردند و ۲۰ نفر در گروه دوم با كپسول دارونما تا زمان بهبودي كامل يا حداكثر ۶ هفته پيگيري شدند. درمانهاي رايج ديابت به صورت يكسان براي هر دو گروه انجام شد و بيماران به مدت ۱۲ هفته پيگيري شدند. روند ترميم با اندازهگيري مساحت زخم و عوارض دارويي با شرح حال و معاينهي باليني و سنجش متغيرهاي ا زمايشگاهي در هفتههاي مختلف درمان مورد ارزيابي قرار گرفت. يافتهها: روند كاهش مساحت زخم در هر دو گروه معنيدار بود (۰۰۰۵/>p). متوسط ميزان بهبودي در دو گروه دريافتكنندهي «ا نژي پارس» و دارو نما به ترتيب %۹۵/۸ و %۷۹/۲ بود و اگرچه تغييرات درصد مساحت زخم در تمام طول درمان در گروه دريافتكنندهي ا نژي پارس بيشتر از گروه دارونما بود فقط در هفتهي چهارم تفاوت بين دو گروه معنيدار بود (%۸۴/۲ كاهش مساحت زخم در هفتهي چهارم در گروه درمان شده در مقابل %۵۶ در گروه شاهد ۰/۰۱۳=p) و در كل تفاوت مشاهده شده بين دو گروه از نظر ا ماري معنيدار نبود (۰/۲۵=p). در نهايت طي ۱۲ هفته بهبودي كامل در %۹۰ بيماران گروه دريافتكنندهي ا نژي پارس و %۷۰ بيماران در گروه دارونما حاصل شد. مدت زمان لازم براي بهبودي كامل هم در دو گروه تفاوت معنيدار نداشت. نتيجهگيري: درمانهاي استاندارد رايج اساس درمان زخمهاي پاي ديابتي هستند و ا نژيپارس اگرچه سبب تسريع روند بهبود در مرحلهاي از درمان به ويژه در هفتههاي دوم تا چهارم ميشود ولي در نتيجهي نهايي درمان تا ثير قابل توجهي ندارد. مطالعههاي بيشتر با در نظر گرفتن جنبههاي خاص درمان براي ارزيابي كارايي اين داروي جديد لازم است. واژگان كليدي: ا نژي پارس زخم پاي ديابتي داروي گياهي رتينوپاتي نفروپاتي دريافت مقاله: ۸۸/۴/۳ دريافت اصلاحيه: ۸۸/۶/۹ پذيرش مقاله: ۸۸/۶/۱۱ پژوهشي مقالهي مقدمه ديابت شايعترين بيماري متابوليك است که با ايجاد عوارض متعدد ماكرو و ميكرو واسكولر از علل عمدهي مرگ و مير و ناتواني ميباشد و زخم پاي ديابتي به عنوان يكي از مهمترين و شايعترين عوارض ديابت تا %۱۵ افراد ديابتي را در طول زندگي مبتلا ۱ و ميسازد در صورت عدم درمان
مجلهي غدد درونريز و متابوليسم دورهي يازدهم, شمارهي ۶ اسفند ۱۳۸۸ ۶۴۸ ايران مناسب ميتواند به عوارضي مانند عفونت و گانگرن و در نهايت در %۱۵-۲۰ موارد ۲ قطع پا شود. ديابت مسي ول بيش از %۵۰ ا مپوتاسيونهاي غيرترومايي اندام تحتاني است. قطع پا سبب ناتواني كاهش كيفيت زندگي مرگ و مير بالا (۶۰- %۵۰ در ۵ سال) و تحمل بار مالي فراوان بيمار و سيستم درماني كشور ۱ ۳ ميشود. درمانهاي رايج زخم پاي ديابتي شامل كنترل مناسب قندخون درمان ا نتيبيوتيكي مناسب دبريدمان نسوج نكروزه كاهش فشار مكانيكي i شستشو و پانسمان مرتب و ۱ ۲ ۴ ۵ در صورت امكان اصلاح وضعيت جريان خون ميباشد. يكي از مشكلات عمده درمان زخمهاي در با پاي ديابتي وجود انجام اقدامهاي درماني رايج اختلال در ترميم زخم است انجامد. گاه كه اين عفونت به هستند ممكن است تا چند ماه و حتي سال به طول زخمهاي مزمن ضمن ايجاد ويژه عفونتهاي عمقي از جمله ناتواني مستعد اوستي وميليت ۶ كه ممكن است منجر به ا مپوتاسيون شوند. درمان زخمهاي مزمن پاي افراد ديابتي يكي از مشكلات طبي است. روشهاي درماني مختلفي براي درمان اين زخمها پيشنهاد ۷ ۸ شده است. پارس از ا ن جمله داروي جديدي است بنام (ANGIPARS) به تازگي كه توسط كشور معرفي شده است که يك داروي گياهي عصارهي گياه Melilotus officinalis است ا نژي پژوهشگران داراي كه داراي اثر پيشگيري از پيري پوست بهبود ميكروسيركولاسيون ۹-۱۱ (احتما لا با تحريك ا نژيوژنز) و اثرات ضد التهابي است. مطالعهه يا قبلي به صورت كور (blind) نبوده و با تعداد محدودي بيمار و به مدت كوتاه انجام شده است. اين مطالعه براي بررسي تا ثير اين دارو در ترميم زخمهاي مزمن پاي ديابتي و نيز بررسي اثر ا نژيپارس خوراكي بر متغيرهاي ا زمايشگاهي خون و بررسي تا ثير ا نژي پارس خوراكي در شاخصهاي التهابي به صورت يك كارا زمايي باليني تصادفي شدهي دوسوكور با طول مدت پيگيري بيشتر (۳ ماه) انجام شد. مواد و روشها اين مطالعه يك كارا زمايي باليني تصادفي و دوسوكور بود كه در ۴۰ نفر از بيماران داراي شرايط ورود به مطالعهي مراجعهكننده به درمانگاه شهريور ۸۷ به مدت ۷ ماه انجام شد. غدد بيمارستان سيناي تبريز از معيارهاي ورود به مطالعه مبتلايان به ديابت نوع ۱ يا ۲ با محدودهي سني ۱۸-۷۵ سال اعم از مرد يا زن بودند كه به دلايل مختلف دچار زخم منفرد يا متعدد در پا شده بودند كه حداقل ۴ هفته از ايجاد ا ن گذشته بود و در طبقهبندي وگنر زخم درجهي ۲ محسوب ميشد. بيماران پس از توضيح كامل كليات و اهداف مطالعه عوارض احتمالي و خلاصهي يافتههاي مطالعههاي قبلي در مورد گرفتن رضايتنامهي كتبي وارد مطالعه شدند. دارو و اين معيارهاي خروج از مطالعه عفونت فعال زخم همراه با ترشحات چركي واضح يا اريتم حاشيهي زخم با عرض برابر و بيشتر از ۳ سانتيمتر يا وجود تب شواهد باليني يا راديوگرافيك اوستي وميليت شواهد باليني قوي دال بر نارسايي جدي سيركولاسيون اندام تحتاني وجود هرگونه بيماري همزمان كه ممكن است در بهبود زخم مشكل ايجاد مانند نمايد سرطانها واسكوليت نارسايي كليه و كبد نارسايي پيشرفتهي عملكرد قلبي برابر و بيشتر از ۳ و سوء مصرف مواد مخدر و الكل مصرف داروهايي كه ممكن است در بهبود زخم تداخل نمايند مانند كورتن عوامل ايمونوساپرسيو و عوامل سيتوتوكسيك عدم همكاري بيمار و انصراف از ادامهي مراجعه زنان باردار و ايجاد عوارض شديد دارويي بود به طوريكه ادامهي درمان مقدور نباشد. افراد واجد شرايط بعد از انجام بررسيهاي اوليه شامل شرح حال و معاينهي فيزيكي كامل بررسيهاي ا زمايشگاهي (شامل ALP AST ALT K Na Cr Urea HbA1C FBS CRP ESR PTT PT و (CBC گرافي سادهي پاي مبتلا در دو نماي روبرو و نيمرخ و بررسي دقيق زخم از نظر تعيين وجود شواهد عفونت تعيين درجهي (grade) زخم بر اساس طبقهبندي وگنر اندازهگيري ابعاد و عمق زخم و انجام فتوگرافي ديجيتال وارد مطالعه شدند و به طور تصادفي بر i- Off loading
دكتر امير بهرامي و همكاران زخم پاي ديابتي و درمان با ا نژيپارس ۶۴۹ اساس schedule) (computer- generated randomization با كپسول ا نژيپارس (Angipars) يا دارونما (۱۰۰ ميليگرم هر ۱۲ ساعت) كه از نظر شكل ظاهري رنگ و بستهبندي تفاوتي با داروي اصلي نداشت درمان شدند. اقدامهاي درماني رايج شامل كنترل قندخون درمان ا نتيبيوتيكي در صورت نياز كاهش بار مكانيكي به شكل مقتضي و در صورت نياز انجام i TCC دبريدمان و شستشوي مرتب با سرم و پانسمان استريل بدون استفاده از ا نتيسپتيكهاي موضعي مانند بتادين براي تمام بيماران به طور يكسان انجام شد و مراقبتهاي موضعي در روزهاي ويزيت در مركز درماني و بقيهي روزها در منزل با ا موزش به بيمار يا مراقبهاي بيماران انجام شد. بعد از اولين مراجعه و شروع درمان هر بيمار دوباره در هفتههاي ۸ ۶ ۴ ۲ ۱ و ۱۲ و در كل در ۷ نوبت ويزيت شد و ضمن گرفتن شرح حال معاينهي فيزيكي كامل از نظر عوارض احتمالي دارو بررسي دقيق زخم و انجام دبريدمان (در صورت نياز) فوتوگرافي ديجيتال از زخم هدف انجام و بررسيهاي ا زمايشگاهي به جز HbA 1 c دوباره در هفتههاي ۴ ۱ و ۱۲ ارزيابي شدند. HbA 1 c فقط در ا غاز مداخله سپس در پايان مطالعه (هفتهي ۱۲) انجام شد. مساحت زخم از روي فتوگرافي به عمل ا مده توسط نرمافزار Auto CAD محاسبه شد. اطلاعات به دست ا مده با استفاده از نرمافزار SPSS نسخهي ۱۶ مورد تجزيه و تحليل ا ماري قرار گرفت. ا زمون اسميرنوف كولوگروف براي تعيين نرمال بودن توزيع تمام دادههاي ك مي به كار رفت. ا زمون ل ون براي بررسي تساوي واريانسها ii مورد استفاده قرار گرفت. دادههاي به دست ا مده از مطالعه به صورت روشهاي ا ماري توصيفي (فراواني درصد و ميانگين± انحراف معيار) بيان شدند و براي مقايسهي يافتهها بين گروهها از ا زمون تيمستقل مقايسهي يافتههاي درون هر يك از گروهها قبل و بعد از درمان از ا زمون تيجفتي مقايسهي متغيرهاي كيفي از مجذور خي براي بررسي تغييرات درصد سطح زخم در هفتههاي متوالي بين دو گروه و متغيرهاي مربوط به ويژگيهاي زخم هدف (شامل عمق زخم طول مدت زخم و مساحت زخم قبل از درمان) با توجه به نرمال نبودن توزيع دادهها از ا زمون غير پارامتري منويتني استفاده شد. در اين مطالعه ۰/۰۵> p از نظر ا ماري معنيدار تلقي شد. همچنين براي حذف تورش ا ماري مطالعه به صورت سه سوكور انجام شد به طوريكه ا مارگر نيز از گروههاي درماني اطلاع نداشت. كه يافتهها ۴۶ بيمار (۳۱ نفر مرد و ۱۵ زن) مبتلا به ديابت نوع ۲ و زخم پاي ديابتي با زمان بيش از ۴ هفته وارد مطالعه شدند ۶ نفر از ا نها به دليل كامل نبودن معيارهاي ورود از مطالعه حذف شدند. ۴۰ نفر باقي مانده (۲۵ مرد و ۱۵ زن) در دو گروه دريافتكنندهي ا نژيپارس و دريافتكنندهي دارونما (در هر گروه ۲۰ نفر) بررسي شدند. دادههاي ك مي مربوط به ويژگيهاي دموگرافيك پايهي بيماران و ويژگيهاي هدف. در جدول ۱ ا ورده شده است. هيچگونه تفاوت معنيداري بين دو گروه قبل از مداخله مشاهده نشد. براي ارزيابي اثربخشي دارو در ترميم زخم پاي ديابتي سه متغير بررسي شدند كه موارد زير بود: ۱) درصد مساحت زخم بين گروههاي درماني در هفتههاي مختلف درمان: مساحت زخم در گروه دريافتكنندهي ا نژيپارس از ۲/۲۹±۱/۸۶ سانتيمتر مربع به ۰/۰۵۳±۰/۱۸ سانتيمتر مربع و در گروه دارونما از ۲/۷۵±۳/۵۰ سانتيمتر مربع به ۰/۴۸۷±۱/۱۶ سانتيمتر مربع كاهش پيدا كرد و نسبت بهبودي (MIR) iii كه با فرمول زير محاسبه ميشود: متوسط سطح زخم قبل از درمان متوسط سطح زخم در هفتهي ۱۲ MIR = ۱۰۰ متوسط سطح زخم قبل از درمان ۷ iii- Mean Improvement Ratio i- Total Contact Cast ii - Equality of Variances
مجلهي غدد درونريز و متابوليسم دورهي يازدهم, شمارهي ۶ اسفند ۱۳۸۸ ۶۵۰ ايران جدول ۱- مشخصات دموگرافيك پايهي بيماران و ويژگيهاي زخم هدف در دو گروه درمان شده با ا نژيپارس و دارونما* * همهي بيماران ديابت نوع ۲ داشتند Cast,.TCC = Total Contact در دو گروه دريافتكنندهي ا نژيوتانسين و دارونما به ترتيب %۹۵/۸ و %۷۹/۲ بود كه تغييرات مساحت زخم در هر دو گروه از مقايسهي ا ماري نظر بود معنيدار تغييرات سطح زخم در دو گروه (p <۰/۰۰۰۵) معنيدار ولي نبود (۰/۲۵=p). براي مقايسهي درصد مساحت زخم باقي مانده بين دو گروه درماني در هفتههاي مختلف درمان با توجه به عدم توزيع نرمال دادهها از روش غير پارامتريك منويتني استفاده شد كه درصد مساحت زخم باقي مانده در تمام مدت پيگيري در گروه دريافتكنندهي ا نژيپارس كمتر از گروه دريافتكنندهي دارونما بوده ولي اين تفاوت فقط در هفتهي چهارم هفتهي بود. معنيدار چهارم در گروه (درصد مساحت زخم باقي مانده در دريافتكنندهي ا نژيپارس (Angipars) %۱۵/۸ در گروه ۱۹ نفري بيماران با لحاظ کردن.(۲ نام متغير دريافتكنندهي ا نژي پارس (تعداد= ۲۰ ) دريافتكنندهي دارونما (تعداد= ۲۰ ) مقدار P ۰/۹۰ ۰/۴۴ ۰/۶۴ ۰/۳۱ ۰/۸۴ ۰/۸۲ ۰/۵۰-۰/۲۶ ۰/۱۵ ۰/۲۶ ۰/۸۰ (% ۷۵) ۱۵ (%۲۵) ۵ ۵۹/۸±۸/۷ ۲۹/۳±۴/۹ ۶/۰±۶/۴ ۲/۷±۳/۵ ۳/۴±۲/۱ (۶۰%) ۱۲ (۵%) ۱ (%۴۵) ۹ (%۶۰) ۱۲ ۱۶۰±۷۲/۶ ۸/۴±۲/۶ (%۵۰) ۱۰ (%۵۰) ۱۰ ۵۷/۵±۱۰/۲ ۳۰/۰±۳/۸ ۵/۸±۸/۲ ۲/۲±۱/۸ ۳/۱±۱/۹ (۶۵%) ۱۳ (۵%) ۱ (%۳۰) ۶ (%۸۰) ۱۶ ۱۴۵±۵۹/۲ ۸/۵±۲/۱ جنس سن (سال) مرد (درصد) زن (درصد) نمايهي تودهي بدن (كيلوگرم بر متر مربع) طول مدت زخم (ماه) مساحت زخم (سانتيمتر مربع) عمق زخم (ميليمتر) درمانهاي انجام شده ا نتيبيوتيك (درصد) يک بيمار حذف شده در مقابل %۴۴/۱۷ ۰/۰۱۳ =p (جدول (%) TCC داروي خوراکي انسولين (%) قندخون ناشتا (ميليگرم بر دسيليتر) هموگلوبين گليكوزيله (c (HbA 1 (درصد) جدول ۲- مقايسهي درصد مساحت زخم در هفتههاي مختلف درمان بين دو گروه درماني دريافتكنندهي ا نژي پارس و دارونما مقدار P گروه دريافتكنندهي ا نژي پارس گروه دريافت كنندهي دارونما - %۱۰۰ %۱۰۰ هفتهي (قبل از درمان) ۰/۰۷ ۸۵/۵ ± ۴۶/۹ ۶۳/۹ ± ۲/۵ هفتهي ۱ ۰/۱۰ ۶۷/۱ ± ۴۶/۷ ۴۶/۰ ± ۲۱/۶ هفتهي ۲ ۰/۰۱ ۴۴/۱ ± ۳۶/۲ ۱۵/۸ ± ۱۸/۷ هفتهي ۴ ۰/۱۶ ۳۲/۵ ± ۴۲/۵ ۱۰/۳ ± ۱۴/۶ هفتهي ۶ ۰/۳۵ ۲۴/۳ ± ۴۹/۵ ۵/۵ ± ۲۰/۵ هفتهي ۸ ۰/۲۷ ۲۰/۴ ± ۴۵/۹ ۴/۲ ± ۱۵/۲ هفتهي ۱۲
دكتر امير بهرامي و همكاران زخم پاي ديابتي و درمان با ا نژيپارس ۶۵۱ براي ۲) مقايسهي نتيجهي نهايي درمان بين گروههاي درماني: منظور بيماران مورد اين بررسي بر حسب درصد كاهش مساحت زخم در پايان هفتهي ۱۲ به ۶ دسته تقسيم شدند: داراي بهبودي كامل (كاهش %۱۰۰ مساحت زخم يا به عبارت ديگر بسته شدن كامل زخم) بهبودي تقريب ا (كاهش مساحت زخم به ميزان (كاهش مساحت زخم به ميزان (كاهش مساحت زخم به ميزان كامل %۷۰-۱۰۰) بهبودي نسبي بهبودي ناكافي %۵۰-۷۰) %۱۰-۵۰) عدم بهبودي (كاهش مساحت زخم به ميزان كمتر از %۱۰) و بدتر شدن (افزايش مساحت زخم به هر ميزان). تعداد و درصد بيماراني كه در هر يك از گروههاي درماني در يكي از اين دستهها %۹۰ قرار ميگيرند در جدول ۳ نشان داده شده است. در كل گروه در بيماران مصرفكنندهي ا نژيپارس %۷۰ و بيماران در گروه دريافتكنندهي دارونما در پايان هفتهي ۱۲ بهبودي كامل يافتند اما به علت محدوديتهاي ا ماري انجام ا زمونهاي ا ماري براي مقايسهي يافتهها مقدور نبود. گروه ۳) بررسي زمان لازم براي ايجاد بهبودي كامل در دو دريافتكنندهي ا نژيپارس و دارونما: زمان لازم براي بهبودي كامل در دريافتكنندهي ا نژيپارس ۱۸ ۶/۲۸±۲/۹۴ هفته و در ۱۴ (۴ ميانگين مدت نفر از گروه كه بهبودي كامل يافتند نفر از گروه دريافتكنندگان دارونما با بهبودي كامل ۷/۴۲±۳/۴۶ هفته بود كه تفاوت ا نها از نظر ا ماري معنيدار نبود ) ۰/۳۱۸=p). جدول ۳- مقايسهي يافتههاي درمان بين دو گروه دريافتكنندهي ا نژي پارس و دارونما در پايان هفتهي ۱۲ بر حسب كاهش درصد سطح زخم بررسي تا ثير ا نژي پارس خوراكي در شاخصهاي التهابي: براي اين منظور سه متغير ا زمايشگاهي CRP ESR و WBC قبل و بعد از درمان در هر دو گروه بررسي شدند كه ميانگين ESR در گروه دريافتكنندهي ا نژيپارس (A) از ۲۸/۸۵±۱۹/۲۵ به ۲۳/۸۰±۲۰/۱۶ كاهش يافت و اين كاهش معنيدار بود (۰/۰۴۴=p) و در گروه دريافتكنندهي دارونما (P) از ۳۸/۳۱±۲۵/۶۷ به ۳۲/۲۶±۲۵/۳۱ كاهش پيدا كرد كه A گروههاي درماني ا نژي پارس (تعداد= ۲۰ ) اين كاهش معنيدار نبود (۰/۳۴=p). ميانگين WBC در گروه از ۷۰۱۵±۲۲۲۱ به ۶۵۶۵±۱۸۹۴ بهبودي کامل تقليل يافت كه معنيدار نبود (۰/۰۹=p) و در گروه P از ۷۷۸۴±۲۵۶۳ به ۷۴۱۵±۱۷۳۱ رسيد كه باز هم معنيدار نبود (۰/۴۴=p). درصد موارد با CRP مثبت به عنوان يك متغير كيفي در گروه A از %۱۵ به %۵ و در گروه P از %۵۰ به %۲۱ كاهش پيدا كرد كه به علت (%۱۰۰) بهبودي تقريب ا کامل (%۷۰-۱۰۰) بهبودي نسبي (%۵۰-۷۰) بهبودي ناکافي (%۱۰-۵۰) محدوديتهاي ا ماري انجام ا زمون ا ماري مقدور نبود. متغيرهاي ا زمايشگاهي شامل ا زمونهاي عملكرد كليوي ا زمونهاي عملكرد كبد ا زمونهاي انعقادي الكتروليتها و ا زمونهاي هماتولوژي قبل حين و بعد از درمان در هر دو گرو ارزيابي شدند كه هيچگونه تفاوت معنيداري بين ا نها مشاهده نشد (جدول ۴). عدم بهبودي (%۰-۱۰) ۰ ۰ ۱(۵%) ۱(۵%) ۱۸(۹۰%) بدتر شدن ۰ ۱(۵%) ۰ ۱(۵%) ۲(۱۰%) ۲(۱۰%) ۱۴(۷۰%) دارونما (تعداد = ۲۰)
مجلهي غدد درونريز و متابوليسم دورهي يازدهم, شمارهي ۶ اسفند ۱۳۸۸ ۶۵۲ ايران جدول ۴- متغيرهاي ا زمايشگاهي گروههاي درمان شده با ا نژيپارس و دارونما قبل و بعد از درمان قندخون ناشتا (ميليگرم بر دسيليتر) قبل از درمان گروه ا نژي پارس بعد از درمان قبل از درمان ۱۶۰±۷۲ گروه دارونما بعد از درمان ۱۳۷ ±۵۴ ۱۶۱±۸/۳ ۱۴۵±۹/۱* ۷/۶ ± ۱/۵ ۳۹/۳±۱۳/۰ ۱/۲ ± ۰/۳ ۱۴۰±۴/۱ ۴/۴±۰/۵ ۲۵±۷/۸ ۲۱/۸±۵/۲ ۱۹۵±۱۰۶ ۱۲/۹±۰/۳ ۳۴/۷± ۵/۶ ۷۴۱۵±۱۷۳۱ ۱۴/۴±۱/۶ ۲۵۳±۸۷/۴ ۸/۴±۲/۶ ۴۰/۲±۱۲/۷ ۱/۲±۰/۳ ۱۴۱±۲/۹ ۴/۵ ± ۰/۵ ۲۴/۲±۸/۶ ۲۲/۲±۵/۴ ۱۹۰±۶۱ ۱۳/۰±۰/۳ ۳۴/۳±۵/۳ ۷۷۸۴±۲۵۶۳ ۱۴/۳±۱/۷ ۲۵۶±۶۸ ۸/۴±۲/۱ ۳۹/۹±۱۲/۸ ۱/۲±۰/۳ ۱۳۹±۳/۵ ۴/۶±۰/۴ ۲۰/۳±۶/۱ ۱۹/۳±۶/۴ ۱۸۵±۶۳/۱ ۱۲/۸±۰/۳ ۳۵/۲±۳/۸ ۶۵۶۵±۱۸۹۴ ۱۴/۳±۲/۲ ۲۴۰±۷۶/۲ هموگلوبين گليكوزيله (درصد) اوره (ميليگرم بر دسيليتر) كراتينين (ميليگرم بر دسيليتر) سديم (ميليمول بر ليتر) پتاسيم (ميليمول بر ليتر) ا لانين ترانسفراز (واحد بر ليتر) ا سپارتات ا مينوترانسفراز (واحد بر ليتر) ا لكالين فسفاتاز (واحد بر ليتر) زمان پروترومبين (ثانيه) زمان ترومبوپلاستين نسبي (ثانيه) گلبول سفيد (در ميلي متر مكعب) هموگلوبين (گرم بر دسيليتر) پلاكت (در ميليمتر مكعب) * ميانگين ± انحراف معيار ۸/۵±۲/۱ ۳۷/۳±۱۲/۵ ۱/۲±۰/۵ ۱۴۰±۵ ۴/۷±۰/۴ ۲۰/۳±۱۰/۵ ۱۸/۹±۶/۲ ۱۸۶±۵۵/۱ ۱۳/۱±۰/۶ ۳۵/۷±۳/۳ ۳۲۲۲±۷۰/۵ ۱۴/۳±۱/۹ ۲۵۱±۱۰۰ از نظر ايجاد عوارض دارويي ۲ مورد عارضهي احتمالي مربوط به دارو در گروه دريافتكنندهي ا نژيپارس مشاهده شد: مورد اول يك مرد ۶۱ ساله مبتلا به ديابت نوع ۲ كه در هفتهي ششم درمان دچار تاري ديد شد و به فاصله حدود يكماه بعد از اتمام دورهي درماني تاري ديد هم برطرف شد. در معاينهي گزارش شد بود. چشم پزشكي رتينوپاتي پروليفراتيو مورد دوم يك مرد ۷۰ ساله با ديابت نوع ۲ به همراه نفروپاتي ديابتي و Cr=۲/۶ AST =۱۳ ALT=۱۹ Urea=۶۳ AlP=۲۴۳ كه در هفتهي چهارم دريافت ا نژيپارس دچار افزايش Cr تا حد ۵/۱ و Urea تا ۹۹ و نيز افزايش حدود ۴-۵ برابر ا نزيمهاي كبدي ALT=۱۰۹) و AST= ۸۰ ( شد و فقط با قطع ا نژيپارس ا زمونهاي برگشت و ا نزيمهاي كبدي هم طبيعي شد. كليوي بيمار به حد پايه بحث عوامل مختلفي ممكن است روند ترميم زخم پاي مزمن ديابتي را تحت تا ثير قرار دهند كه براي حذف اثر ا نها و صرف بررسي توانايي داروي جديد ا نژيپارس در پيشبرد ترميم زخم تلاش شد اين عوامل مخدوشگر قبل از شروع مطالعه شناسايي و تا جايي كه ممكن بود بين دو گروه درماني يكسان اين شدند. عوامل شامل مشخصات دموگرافيك بيماران ويژگيهاي زخم هدف (از نظر درجهي زخم فقدان عفونت واضح فقدان نارسايي عروقي عمده طول مدت زخم مساحت زخم و عمق زخم) و درمانهاي استاندارد انجام شده وضعيت كنترل قندخون قبل و بعد از درمان و اقدامهاي انجام شده براي بهبود و كنترل قندخون بيماران بودند كه همچنانكه ذكر شد دو گروه درماني از اين نظر عوامل مخدوشگر تفاوت معنيداري نداشتند. با وجود اين كه دو گروه از نظر درمانهاي استاندارد انجام شده شامل دريافت ا نتيبيوتيك شيوهي و TCC كنترل
دكتر امير بهرامي و همكاران زخم پاي ديابتي و درمان با ا نژيپارس ۶۵۳ قندخون تفاوت معنيداري با هم نداشتند دبريدمان بافتهاي نكروزه عفوني و كالوس تقريب ا براي همهي بيماران در تمام مراجعههاي انجام شد شيوهي كاهش بار مكانيكي و مراقبتهاي موضعي ا موزش داده شد ولي ارزيابي شيوهي رعايت ا نها و همكاري بيماران از اين نظر مشكل بود. ۱۲ از نظر بررسي تا ثير ا نژيپارس خوراكي در روند ترميم زخمهاي مزمن پاي ديابتي روند كاهش مساحت زخم در هر دو گروه درماني معنيدار و ميزان بهبودي در پايان هفتهي در دو گروه دريافتكنندهي ا نژيپارس و دارونما به ترتيب %۹۵/۸ و %۷۹/۲ بود. اگرچه درصد كاهش مساحت زخم در تمام طول درمان و پيگيري بعد از ا ن در گروه دريافتكنندهي ا نژيپارس بيشتر از گروه دريافتكنندهي دارونما بود ولي فقط در هفتهي چهارم تفاوت دو گروه از نظر ا ماري معنيدار بود و به نظر ميرسد ا نژيپارس به طور عمده از هفتهي دوم تا چهارم تا ثيرگذار بود كه سبب تسريع روند بهبود در اين فاصلهي زماني شد اما در نهايت بهبودي كامل (بسته شدن %۱۰۰ سطح زخم) در %۹۰ بيماران دريافتكنندهي ا نژيپارس خوراكي در كنار درمانهاي استاندارد و %۷۰ بيماران درمان شده با روشهاي استاندارد مشاهده شد و متوسط زمان لازم براي بهبودي كامل اگرچه در گروه دريافتكنندهي ا نژيپارس در حدود يك هفته كمتر از گروه از تفاوت نيز اين ولي بود دارونما معنيدار نبود (۶/۳ در مقابل ۷/۴ هفته ۰/۱۳=p). ا ماري نظر در مطالعهي لاريجاني و همكاران (مطالعههاي فاز (ΙΙ در مورد ارزيابي اثر ا نژيپارس وريدي در بهبود زخم پاي ديابتي با زمان بيش از ۲ هفته متوسط ميزان بسته شدن زخم طي ۴ هفته در دو گروه درمان و شاهد به ترتيب %۶۴ و %۲۵ بود (۰/۰۱۵= در مطالعهي دربارهي ۲.( p بهرامي و همكاران (مطالعههاي (ΙΙΙ فاز بررسي اثر شكل خوراكي ا نژيپارس و تركيب شكل خوراكي و موضعي ا ن در ترميم زخمهاي پاي ديابتي با طول مدت بيش از دو هفته متوسط كاهش مساحت زخم طي ۶ هفته در دو گروه مصرفكنندهي ا نژيپارس خوراكي و شاهد به ترتيب %۸۵ و %۲۵ و تعداد افرادي كه بهبودي كامل يافتند (كاهش بيش از %۷۰ مساحت زخم بهبودي کامل در نظر گرفته شده بود) در دو گروه به ترتيب %۸۳ و %۲۲ ۴ بود. همچنانكه مشاهده ميشود يافتههاي مطالعهي ما با دو مطالعهي قبلي تفاوتهاي ا شكاري دارد در حالي كه با يافتههاي مطالعهي استيد و همكاران در مورد اثر rhpdgf در درمان زخمهاي سازگارتر است به پاي ديابتي با زمان بيش از هفته ۸ طوريكه متوسط كاهش مساحت زخم طي ۲۰ هفته در ا ن مطالعه در دو گروه دريافتكنندهي دارد و دارونما به ترتيب % ۹۸/۸ و % ۸۲/۱ گرفتن ا ني ۵ بود كه با در نظر كه نمودار درصد كاهش مساحت زخم به تقريب از هفتهي ۱۲ به بعد به يك حالت پلاتوي نسبي ميرسد اين يافتهها در هفتهي بيستم با يافتههاي مطالعهي ما در هفتهي دوازدهم كه به ترتيب %۹۵/۸ و %۷۹/۲ بودند قابل مقايسه است. يافتههاي علل احتمالي كه مطالعهي ميتوانند توجيهكنندهي ما با دو مطالعهي دربارهي قبلي مغايرت تا ثير ا نژيپارس در ترميم زخمهاي پاي ديابتي باشند به شرح زير هستند:.۱ يكي از علل عمدهي اين تفاوت به نظر ميرسد كوتاهتر بودن مدت مطالعههاي قبلي باشد (مطالعهي اول به مدت ۴ هفته و مطالعهي دوم به مدت ۶ هفته انجام شد) اين در حالي است كه بيشترين اثر ا نژيپارس همچنانكه در اين مطالعه نيز نشان داده شد در پايان هفتهي چهارم است. با در نظر گرفتن درصد كاهش مطالعهي ۶ و ۴ هفتههاي مساحت زخم در ما كه در دو گروه دريافتكنندهي ا نژيپارس و دارونما به ترتيب %۸۴/۱ و %۵۵/۸ هفتهي در هفتهي بود ششم چهارم و اين دريافتكنندهي ا نژيپارس %۸۹/۶ تفاوت به كمتر در پايان %۶۷/۴ و ويژه در مورد گروه (%۸۴/۱ بود كاهش مساحت زخم در هفتهي چهارم مطالعهي ما در مقابل %۶۴ در مطالعهي فاز ΙΙ و %۸۹/۶ كاهش مساحت زخم در هفتهي ششم مطالعهي ما در مقابل %۸۸ در مطالعهي فاز (p=۰/۷۷ ΙΙΙ اما در گروه همچنان تفاوت چشمگير است دريافتكنندهي دارونما كاهش مساحت (%۵۵/۸ زخم در پايان هفتهي ۴ مطالعهي ما در مقابل %۲۵ در مطالعهي اول و %۶۷/۴ در هفته ۶ اين مطالعه در مقابل در مطالعهي %۲۵ دوم.(p= ۰/۰۰۷ در مورد نتيجهي نهايي درمان هم با توجه به اين كه در مطالعههاي فاز ΙΙΙ كاهش بيش از %۷۰ سطح زخم به عنوان بهبودي كامل در نظر گرفته شد اگر در مطالعهي ما نيز درصد بيماراني كه در هفتهي ۶ بهبودي كامل يا تقريب ا كامل يافتند (يعني مجموع بيماراني که بيش از %۷۰ از مساحت زخم ا نها کاهش پيدا کرد) با نتيجهي مطالعهي فاز ΙΙΙ
مجلهي غدد درونريز و متابوليسم دورهي يازدهم, شمارهي ۶ اسفند ۱۳۸۸ ۶۵۴ ايران تفاوت به اين شود مقايسه ويژه در گروه ا نژيپارس ا شكار اين تفاوت در گروه درمان شده ا نژيپارس تا ييد كمتر ميشود (درصد موارد با بهبودي بيش از %۷۰ در كنندهي اين مطلب است. پايان هفتهي ۶ گروه دريافتكنندهي ا نژيپارس مطالعهي از نظر تا ثير ا نژيپارس بر شاخصهاي التهابي %۸۳ اخير %۹۰ و مطالعهي قبلي و در گروه شاهد مقايسهي اين شاخصها قبل و بعد از درمان در هر يك از مطالعهي ما %۵۵ در مقابل %۲۲ مطالعهي قبلي). گروههاي درماني بيانگر كاهش معنيدار ا نها به ويژه ESR يك عامل ديگر كه ميتواند منجر به اختلاف يافتههاي در گروه ا نژيپارس (۲۸/۸۵ در مقابل ۰/۰۴=p) ۲۳/۸ و عدم.۲ مطالعهي ما با دو مطالعهي قبلي شود تفاوت زخمه يا مورد بررسي و مشخصات دموگرافيك بيماران است. همانطور كه در جدول ۱ نشان داده شده به نظر نميرسد مشخصات دموگرافيك بيماران تفاوت قابل ملاحظهاي داشته باشد ولي اندازهي زخم در گروه درمان شده در مطالعههاي قبلي تقريب ا دو برابر اندازهي زخم در گروه درمان شده در مطالعهي ما بوده و در گروه شاهد نيز در مطالعههاي قبلي تقريب ا سه برابر مطالعهي حاضر بود كه بزرگتر بودن زخمهاي مورد بررسي به ويژه در گروههاي شاهد در مطالعههاي قبلي ميتواند يكي از علل پايين بودن درصد موارد با بهبودي كامل در گروههاي شاهد ا ن مطالعهها باشد. از نظر طول مدت داشتن زخم و عمق ا ن نيز كه به نظر ميرسد از عوامل بسيار مهم تعيينكنندهي پاسخ به درمان باشند. متا سفانه در مطالعههاي قبلي اشارهاي به ا نها نشده است و اين مسا له ميتواند يك عامل مخدوشكننده در تفسير يافتهاي مطالعههاي قبلي باشد. در نهايت عامل ديگري كه ميتواند باعث مغايرت كاهش معنيدار ا نها در گروه شاهد بود كه اين مسا له يا بيانگر كنترل بهتر عفونت در اين گروه است كه با توجه به يكسان بودن دريافت ا نتيبيوتيك در دو گروه بعيد به نظر ميرسد يا ا ني ميباشد. كه ناشي از اثر ضد التهابي داروي ا نژيپارس همانطور كه قب لا ا نژيپارس حاوي عصارهي است كه داراي اثر ضدالتهابي اين است که نيز اشاره شد داروي گياه Melilotus officinalis ۱۲-۱۵ است. البته لازم به ذکر مطالعه در گروهي که شدت التهاب سيستمي بالايي نداشتند انجام شد و در کل ميزان ESR بيماران مورد بررسي در هر دو گروه بر خلاف بيشتر بيماران دچار زخم پاي ديابتي بالا نبود. از نظر جنبههاي ايمني دارو در مطالعههاي قبلي چه در حيوانات ا زمايشگاهي و چه در موارد كم باليني هيچگونه عارضهي مطالعهي توكسيك دو ما (سمي) مشاهده مورد عارضهي ۹ ۴ ۲-۱۱ ۱۵ نشد. اما در مشكوك قابل انتساب به ا نژيپارس گزارش شد: يك مورد تشديد رتينوپاتي ديابتي پروليفراتيو است كه با توجه به عدم كاهش چشمگير HbA 1 c بعيد به نظر ميرسد ناشي از اثرگذاري كنترل شديد ديابت.۳ يافتههاي اين مطالعه با مطالعههاي قبلي باشد تفاوت در باشد و با در نظر گرفتن سازوكار احتمالي اثر داروي شيوهي انجام درمانهاي استاندارد است. جزي يات درمان ا نژيپارس مبني بر تحريك ا نژيوژنز ممكن است ناشي از در مطالعههاي قبلي مشخص نشده است و از نظر برخي مصرف اين دارو باشد. دومين مورد نارسايي حاد كليوي به درمانها نيز ويژه (به شيوهي انجام دبريدمان همراه هپاتيت حاد در يك بيمار دچار نفروپاتي ديابتي مراقبتهاي موضعي در منزل و ميزان رعايت كاهش بار درجهي ۴ بود كه كراتينين قبل از دريافت دارو در حد ۲/۶ مكانيكي) ارزيابي مشكل است و با توجه به عدم كور بود و تا حد ۵/۱ ميليگرم بر دسيليتر افزايش پيدا كرد و با بودن مطالعهي قبلي و در نظر گرفتن اين نكته كه بيشتر قطع دارو اصلاح شد عارضه ناشي از اين اگر كه داروي درمانهاي رايج وابسته به فرد مداخلهكننده هستند ا نژيپارس باشد بيانگر احتما لا دارو اين كليوي عمده دفع اطلاع درمانگر از نوع درمان ميتواند به عنوان يك عامل است كه در بيمار ذكر شده با GFR كاهش يافته دفع ا ن از مخدوشكننده در انجام اين اقدامها تا ثير بگذارد و عدم كليه كاهش پيدا كرد و منجر به رسيدن غلظت سرمي دارو در كاهش چشمگير تفاوت مشاهده شده بين يافتههاي حد توكسيك و ايجاد ا سيب كليوي و كبدي شد. مطالعهي مطالعههاي و اخير قبلي در گروه به شاهد در نهايت اگرچه داروي ا نژيپارس به همراه درمانهاي دنبال حذف عامل زمان به عنوان يك عامل مخدوشگر استاندارد در کاهش سطح زخم در تمام طول درمان مو ثرتر در مقايسهي يافتههاي اين مطالعهها باوجود كاهش از درمانهاي استاندارد به تنهايي بوده و نيز زمان مورد نياز براي بهبودي کامل گروه مصرفكنندهي ا ن کوتاهتر بود اين
دكتر امير بهرامي و همكاران زخم پاي ديابتي و درمان با ا نژيپارس ۶۵۵ تفاوت به جز در هفتهي چهارم از نظر ا ماري معنيدار نبود (که ممکن است به علت محدود بودن تعداد نمونهي بررسي زخمهاي بنابراين به نظر باشد). مورد ميرسد كه اساس درمان پاي ديابتي همچنان درمانهاي استاندارد رايج باشد. مطالعههاي بيشتر با در نظر گرفتن جنبههاي مختلف درمان ميتواند كمككننده باشد پاسخ به اين سو ال از جمله ايا ادامهي درمان تا زمان بهبودي كامل ميتواند سبب کاهش بيشتر مدت زمان لازم براي بهبودي کامل (با مقايسهي هزينهي افزايش مدت درمان در مقابل افزايش هزينهي دارو) شود ا ني يا نه و كه اثربخشي ا ن در شرايط عملي سيستمهاي درماني ما كه درمانهاي استاندارد به طور دقيق رعايت نمي شوند چگونه است محدود بودن نسبي تعداد نمونه عدم اعمال محدوديت از نظر اندازه و عمق زخم و نيز عدم اعمال هيچ محدودهي زماني از نظر طول مدت وجود زخم از جمله محدوديتهاي مطالعهي حاضر بود. سپاسگزاري: پژوهشگران از همکاري بيدريغ شرکت «پارس روس» براي تا مين هزينههاي انجام طرح صميمانه قدرداني ميکنند. همچنين از خانم فاطمه جديري سرپرستار درمانگاه غدد و ديابت دانشگاه علوم پزشکي تبريز و همکارانشان به خاطر تلاشهاي پيگير در به ثمر رسيدن اين پژوهش تشکر ويژه به عمل ميا يد. References 1. Wieman TJ, Smiell JM, Su Y. Efficacy and Safety of a Topical gel formulation of recombinant Human platelet- Derived growth factor- BB(Beclapermin) in patients with chronic Neuropathic Diabetic ulcers. Diabetes Care 1998; 21: 822-7. 2. Larijani B, Heshmat R, Bahrami A, Delshad H, Ranjbar Omrani G, Mohammad K, et al. Effects of intravenous Semelil (ANGIPARSTM) on diabetic foot ulcers healing: A multicenter clinical trial. DARU 2008, 16(1), 35-40. 3. Reiber GE. The epidemiology of diabetic foot problems. Diabet Med 1996; 13 Suppl 1: S6-11. 4. Bahrami A, K amali K, Ali-Asgharzadeh A, Hosseini P, Heshmat R, Khorram HR and et al. Clinical application of oral form of ANGIPARS and combination with topical form as a new treatments for diabetic foot ulcers: A randomized clinical trial. DARU 2008; 16: 41-8. 5. Steed DL. Clinical evaluation of recombinant human platelet-derived growth factor for the treatment of lower extremity diabetic ulcers. Diabetic Ulcer Study Group. J Vasc Surg 1995 ;21(1): 71-8. 6. Vincent falavga. Wound healing and it's Impairment in the diabetic foot. Lancet 2005; 366: 1736-44. 7. Bennett SP, Griffiths AD., Score AM, Lease QP, Score SL. Growth factors in the treatment of Diabetic foot ulcers. Br J Surg. 2003; 90: 133-46. 8. Edmonds M., Bates M., Oxford M., Gough A., Foster A. New treatments in ulcer healing and wound infection. Diabetes Metab Res Rev 2000; 16 Suppl 1: S51-4. 9. Abdollahi M, Farzamfar B, Salari P, Khorram Khorshid HR, Larijani B, Farhadi M, et al Evaluation of acute and sub-chronic toxicity of Semelil (ANGIPARSTM), a new phytotherapeutic drug for wound healing in rodents. DARU 2008, 16(supp1. 1), 7-14. 10. Farazmfar B, Abdollahi M, Ka'abinejadian S, Heshmat R, Shahosseiny MH, Novitsky YA, et al. Sub-chronic toxicity study of a novel herbal-based formulation (Semelil) on dogs. DARU 2008; 16 supp1, S1: 15-9. 11. Khorram Khorshid HR, Sadeghi B, Heshmat R, Abdollahi M, Salari P, Farzamfar B, et al. In vivo and in vitro genotoxicity studies of Semelil (ANGIPARSTM). DARU 2008, 16(suppl. 1),20-24. 12. Plesca- menea L, parvu AE, parvu M, Tamas M, Buia R. Effects of melilotus officinalis on acute inflammation. Phytotherapy Res 2002; 16: 316-9. 13. Vettorello G, Cerreta G, Derwish A, Cataldi A, Schettino A, Occhionorelli S, et al. Contribution of a combination of alpha and beta benzopyrones, flavonoids and natural terpenes in the treatment of lymph edema of the lower limbs at the 2d stage of the surgical classification. Minerva Cardioangiol. 1996; 44: 447-55. 14. Gebre-Mariam T, Asres K, Getie M, Endale A, Neubert R, Schmidt PC. In vitro availability of kaem pferol glycosides from cream formulations of metanolic extract of the leaves of Melilotus. Eur J Pharm Biopharm 2005; 60: 31-8. 15. Heshmat R, Mohammad K, Mohajeri Tehrani MR, Tabatabaie Malazy O, Keshtkar AA, Gharibdoust F, et al. Assessment of maximum tolerated dose of a new herbal drug, Semelil (ANGIPARSTM) in patients with diabetic foot ulcer: A phaze I clinical trial. DARU 2008; 16 suppl, S1: 25-30.
Vol 11 No. 6 March 2010 Iranian Journal of Endocrinology & Metabolism / 732 Original Article Efficacy of Oral ANGIPARS in Chronic Diabetes Foot Ulcer: A Double Blind Placebo Controlled Study Bahrami A 1, Aliasgarzadeh A 1, Sarabchian M 1, Mobasseri M 1, Heshmat R 2, Gojazadeh M 3 1 Department of Endocrinology, Medical Faculty, Tabriz University of Medical Sciences, 2 Endocrine Research Center, Tehran University of Medical Sciences, Tehran, 3 Department of Social Medicine, Medical Faculty, Tabriz University of Medical Sciences, Tabriz, I. R. Iran e-mail:asgharzadeha@tbzmed.ac.ir Received: 24/06/2009 Accepted: 02/09/2009 Abstract Introduction: Diabetes mellitus is the most common human metabolic disease and chronic non healing diabetic foot ulcers are a critical complication for these patients. ANGIPARS is a new herbal extract which has been introduced to accelerate healing of these ulcers. The purpose of this study was to investigate the efficacy and safety of oral ANGIPARS in patients with chronic diabetic foot ulcers and also its effect on inflammatory blood markers. Materials and Methods: In a double blind placebo-controlled trial, 40 patients with diabetic foot ulcers of at least 4 weeks duration, were randomized to receive either oral ANGIPARS, or placebo twice a day, until the ulcer was completely healed or for a maximum of 6 weeks and followed up to 12 weeks. Standard foot ulcer care was given to all patients. The healing process was assessed with measuring ulcer surface area and time needed to achieve complete wound healing. Drug safety was assessed by monitoring adverse events, using clinical and laboratory evaluations. Results: In both groups, wound surface area decreased significantly (p<0. 0005). Mean improvement ratio was 95. 8% in the ANGIPARS group and 79. 2% in the placebo group, although mean percent of wound area reduction in the former group was higher than in the placebo group at weekly assessments, this difference was not statistically significant ( p= 0. 25) except for at the 4th week. (84/2% vs. 56%, p = 0. 013) Ultimately, complete wound healing was achieved in 90% and 70% of ANGIPARS group and placebo group, respectively, after 12 weeks. Time to achieve complete wound healing, also, was not different significantly in either groups. (6. 2 vs. 7. 4 weeks, p = 0. 3) Significant reduction in ESR was seen in the ANGIPARS group. ( p = 0. 04) There was no significant changes in laboratory parameters. Two complications most likely attributable to ANGIPARS reported were worsening of proliferative diabetic retinopathy in one patient and acute renal failure and acute hepatitis in another patient with diabetic nephropathy. Conclusion: Although ANGIPARS enhanced wound healing at least within weeks 2 to 4 of treatment, we did not observe a significant effect in the outcome. Therefore, standard foot ulcer care seems to be the cornerstone of diabetic foot ulcer management and ANGIPARS should probably be reserved for treatment of the non-healing or difficult-to-heal ulcers that do not respond to standard treatments. Further studies are required to assess the efficacy of this new herbal extract. Keywords: ANGIPARS, Diabetic foot ulcer, Herbal extract, Retinopathy, Nephropathy